Parsin.mihanblog.com

www.jalalvandi.ir

Parsin.mihanblog.com

www.jalalvandi.ir

رایانشانی خود را وارد کنید و آخرین مطالب را روزانه دریافت کنید:

توضیحات درباره خبرنامه

یک جرعه آب خوردن..........

جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۶ ق.ظ

متداول است که برای بیان سادگی یک کار بگوییم «مثل یک لیوان آب خوردن» و این پیش پا افتاده ترین کاری است که در ادبیات محاوره ای ما به ذهن توده مردم رسیده است.

حالا همین یک عبارت و یا یک کار ساده ؛ یعنی آب خوردن را به عنوان نمونه تمرینی انتخاب کنید. کدام تمرین؟ مشق امروز ما این است که برای یک موجود خیالی که مطلقاً تجربه ای از آب خوردن ندارد (فرض کنید یک موجودی خارج از کره خاکی ماست که به مدد تکنولوژی از کرات دور دست با ما ارتباط بر قرار کرده و شما میخواهید برایش شرح دهید که تشنه بودید و یک لیوان آب نوشیدید). در فرض سوال ما هم، هر دوی شما کاملا عاقل و فرهیخته اید و تنها تفاوت شما با هم این است که شما در زمین زندگی می کنید و او نه. خب؟ بسم الله…

احتمالاً می گوید تشنه بودم. بعد او می پرسد تشنه بودم یعنی چی؟ پاسخ روشنی وجود ندارد، می فرمایید احساسی است که ما را به نوشیدن آب مایل می کند. او می پرسد: آب؟؟ آب چیست!؟ شما می فرمایید یک مایع (یادآوری: فرض کردیم او فرهیخته است و با مفاهیم اولیه فیزیک مثل ماده، مایع، و… آشنایی دارد و تنها زمین را تجربه نکرده) او می پرسد: یک مایع!؟؟ خب شما میبینید که این تعریف کاملی نیست. توضیح میدهید: یک مایع شفاف و لذت بخش و پاکیزه و… و… و… که از زمین میجوشد و ما هر وقت تشنه می شویم آن را می نوشیم (دور زدید به مفهوم تشنگی و این نقص در تعریف است) و خلاصه هرچه در توان دارید را هزینه کنید تا «تشنه بودم، یک لیوان آب خوردم» را برای دیگری توصیف کنید.

اصلا بگذارید حرف آخر را بزنم. نه شما؛ که تمام فرهیختگان دنیا دور هم جمع شوند و بخواهند صدها جلد کتاب بنویسند در شرح و تفسیر و تبیین «تشنه بودم، یک جرعه آب خوردم»؛ آیا کسی که تجربه تشنگی و آب خوردن را نداشته باشد، می تواند به اندازه کسی که هیچ کتابی نخوانده و تنها و تنها تشنه شده و روزی آب خورده، این مفهوم را درک کند!؟

نمیخواهم بحث را به سمت قله ببرم و کار را سخت کنم؛ و الا در همین یک لیوان آب خوردن روزمره تان اگر غواصی کنید به یک سوال اساسی خواهید رسید که اساساً آیا لفظ می تواند حامل علم باشد!؟ اگر ساده ترین علم، همین علم به مفهوم تشنگی و آب خوردن باشد، همه الفاظ عالم در کنار هم می توانند حقیقت تشنگی و آب خوردن را توصیف کنند!؟ اگر لفظ نمی تواند حامل علم باشد پس اینهمه کتاب و جزوه و درس و بحث چیست!؟ اگر می تواند حامل علم باشد پس چرا در توصیف یک تشنگی و یک آب تا کار به تجربه نرسد و از لفظ نگذرد، حقیقت علم حاصل نمی شود!؟

تازه این مثال در حد پدیده ای است «مادی» و درک «حسی». یعنی هم آب ماده است و هم تشنگی یک تجربه حسی. کار اگر برسد به مفاهیم مجرد و درک های عقلی که دیگر زبان لال می شود.

عزیزجان… داداش جان، آبجی جان…

این که یک لیوان آب بود؛ مغز را به آتش می کشد! وقتی عبارت «تشنه بودم آب خوردم» نمی تواند منعکس کننده حقیقت تشنگی و آب خوردن باشد به گمانت می آید میان لفظ «بسم الله الرحمن الرحیم» و حقیقت آن چه نسبتی وجود دارد؟ این که بنده های خدا فکر میکنند توجه به نماز یعنی توجه به لفظ یعنی گمراهی. شما صد سال با خودت فکر کن «به نام خداوند بخشنده مهربان» خب خدا، که ما را آفریده، بخشنده که یعنی بخشش، مهربان هم چیزی بیشتر از مادرجانم می شود که این هم یعنی مهربان. این حظ و لذتی دارد؟

    آن توجهی که در نماز توجه محسوب می شود یعنی وقتی میگویید الله، او را چشیده باشی و آنگاه که می گویید «رحمان» او را درک کرده باشی و آنگاه که می گویی «رحیم» تجربه اش کرده باشید. آنگاه که می گویید «انعمت علیهم» غبطه و حسرت به حال آنانی که در نعمت درک او هستند، تا مغز استخوانتان فرو رود و هنگامی که می گوید «ایاک نستعین» تمام قامت جودتان در طلب استانعت از او باشد.

   ” برای چشیدن نیز هیچ راهی الا «عمل» وجود ندارد. کسی که تمام روز و شبش استعانت از ارباب و رئیس و وزیر و کارچاق کن و و… است تجربه ای از «ایاک نستعین» ندارد. کسی که بابت تمام مزیتهای پیرامونش ممنون و منت پذیر از خلق است چه طعمی از «الحمد لله» می تواند داشته باشد!؟ “

علم را نمی شود خواند، علم را باید پیمود

حوصله نوشتنم همینقدر بود. خودتان شنا کنید ببینید این نمازی که می تواند نهی کننده از منکر باشد منظور لفظ است یا بیش از آن. به عبارت دیگر این جمله خبر است یا نوعی شرط؟ یعنی خبر میدهد که هر که نماز بخواند از بدی در امان است؟ یا شرط است که هرکه از بدی دور است نماز می خواند یا هرکه به هر اندازه که از بدی دور است نماز می خواند. بعد فکر کنید ببینید این حقیقتی که عمود دین است همین چند ده جمله است؟ و بسم الله…. بفرمایید خودتان میل کنید.