تفکر سیستمی چیست؟
"تفکر سیستمی" به چه معناست؟ این مفهوم به مجموعهای از ابزار - از جمله نمودارهای حلقهی علی، نمودارهای مخزن و جریان مواد و اطلاعات و مدلهای شبیهسازی- که در تحلیل رفتار دینامیکی مسائل به ما کمک میکنند، اشاره دارد. همچنین تفکر سیستمی ما را در شکلدهی نگرشی بدیع به وقایع توانمند میکند؛ نگرشی که در آن کلیات امور، اجزای آن و روابط متقابل این اجزا با دقت بیشتری مورد توجه قرار میگیرند. در نهایت، تفکر سیستمی واژهنامهی خاص خود را دارد که به کمک آن به شرح مسائل دینامیکی میپردازد. بهعنوان مثال اصطلاحاتی از قبیل فرایند تقویت و تعادل، محدودیت، تأخیر، رفتار در طول زمان و غیره در توصیف رفتار دینامیکی مسائل مورد استفاده قرار میگیرند.
باید توجه کنیم، که تفکر سیستمی قاعده و قانونی است که آموختن آن، نیازمند تمرین و صبر فراوان است. بهمنظور نیل به این هدف مجموعهای از هفت فرایند شناختی وجود دارد که متفکران کارآزموده در حوزهی تفکر سیستمی برای ارائه و تحلیل مشکلات از آنها استفاده میکنند. هر یک از این هفت مهارت مکمل یکدیگر هستند، به این صورت که هر کدام در مرحلهای متفاوت از تفکر سیستمی استفاده میشود.
اگر مهارتهای هفتگانهی تفکر سیستمی، بهصورت تعاملی و در یک فرایند چهار مرحلهای، که پایه و اساس روش تفکر سیستمی است، مورد بررسی قرار گیرند، بهتر شناخته و درک میشوند. هر یک از مهارتها در یک یا چند مرحله از این مراحل نقش مهمی ایفا میکند. در بکارگیری تفکر سیستمی، ابتدا مسأله یا موضوع مورد بررسی را تعیین میکنید. سپس فرضیه یا مدلی ارائه میدهید تا دلیل ایجاد مسأله را شرح دهید. سپس با شبیهسازی مدل فرضیه را مورد آزمایش و بررسی قرار میدهید. اگر این مدل چنین مسألهای را به وجود آورد آنگاه به فرضیهای معقول دست یافتهاید. اگر چنین نباشد باید مدل را اصلاح و مجدداً آن را امتحان کنید. هنگامی که به یک فرضیه مناسب میرسید، میتوانید توضیحات جدید خود را به دیگران ارائه کنید تا تغییری به وجود آورید. منظور از کلمه "مدل" چیزی است که بیانگر فرضیههای شما درباره چگونگی عملکرد یک پدیده است. یک مدل میتواند فرضیهای ساده باشد که در ذهن خود داریم، مثلاً "بهترین راه برای افزایش سود، تبلیغات است"، یا میتواند مجموعهی پیچیدهای از فرضیاتی باشد که با نمودارها، معادلات ریاضی یا به شکلهای دیگر توضیح داده میشوند. یک جنبه مثبت مدلهای شبیهسازی کامپیوتری این است که موجب میشوند، شما با دقت نحوهی اجرای فرضیهها و تصمیمات خود را در طول زمان بررسی کنید. این مدلها شامل معادلاتی هستند که توسط سازنده مدل نوشته شدهاند و بطور شفاف پیشفرضهای او را دربارهی چگونگی تأثیر متغیرها بر یکدیگر نشان میدهند.
مهارتهای هفتگانه در تفکر سیستمی
هر گاه در تحلیل مسألهای از روش تفکر سیستمی استفاده کنید، خواهید دید که در طی مراحل فرایند تفکر سیستمی بعضی از مهارتها برجستهتر هستند. بر اساس دیدگاه ریچموند، متفکران سیستمی حداقل بر هفت مهارت جداگانه و مستقل تفکر سیستمی مسلط هستند که به ترتیب عبارتند از:
مرحله نخست: تعیین مسأله یا موضوع و برقراری مرزهایی برای مدل (یا فرضیه) خود (به کمک تفکر دینامیکی، ساختار به عنوان علت، تفکر کلنگر)
مرحله دوم: ایجاد مدل (به کمک تفکر عملیاتی، تفکر حلقه بسته، تفکر کمی)
مرحله سوم: بررسی و امتحان مدل (به کمک تفکر علمی)
اولین مهارت، یعنی تفکر دینامیکی موجب میشود تا مسأله مورد نظرتان را به عنوان پدیدهای توصیف کنید که در طول زمان مطرح است نه یک "رویداد" که فقط یک بار رخ میدهد. دو مهارت بعدی یعنی تفکر ساختار به عنوان علت و دید کلنگر بسیار ارزشمند هستند، زیرا کمک میکنند تا دریابید که چه جنبههایی از واقعیت را در فرضیه خود بگنجانید و برای توضیح هر کدام از چه جزئیاتی استفاده کنید. مهارتهای چهارم تا ششم یعنی تفکر عملیاتی، حلقهبسته و کمی برای ارائه-ی فرضیه بصورت یک مدل که بهدقت می تواند تست شود، بکار میروند. مهارت آخر، یعنی تفکر علمی، در آزمودن فرضیه استفاده میشود. هر یک از مهارتها نقشی منحصر به فرد در فرایند تحلیل تفکر سیستمی دارد. در ادامه هر یک از این مهارتها را معرفی مینماییم و روش تقویت آن را بیان میکنیم.